لیتوک

ساخت وبلاگ
سلام جیگراااامن اومدم با قسمت جدید و پوستر جدید!این پوسترتوکچوله و پوسترای بعدی به ترتیب کیوتوک و شیتوک هستن.قسمت هفتم که بشه باز پوستر عوض میشه.  قسمت چهارم:"همیشه وقتی حرف از عشق لیتوک...ادامه مطلب
ما را در سایت لیتوک دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : 5leeteukangele بازدید : 134 تاريخ : يکشنبه 21 آبان 1396 ساعت: 18:25

سلام جیگرابا قسمت جدید سارانگ خدمت رسیدم!اما قبلش یه فکت جالب و جدید هست که میخوام ببینیتحتما لایو یسونگ رو دیدید همون که توکچول یه پوزیشن خوشگل به نمایش گذاشتنلیتوک اول حسابی با.س لیتوک...ادامه مطلب
ما را در سایت لیتوک دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : 5leeteukangele بازدید : 176 تاريخ : يکشنبه 21 آبان 1396 ساعت: 18:25

سلام جیگرا حرفی نیستبرید این قسمت رو بخونید که بسی هیجانی هستش!  قسمت پنجم:"اکثر آدم ها وقتی یک مشکل بزرگ و غیرقابل حل براشون پیش میاد راحت خودشون رو میبازن.خیلی ها حتی بدون اینکه لیتوک...ادامه مطلب
ما را در سایت لیتوک دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : 5leeteukangele بازدید : 147 تاريخ : يکشنبه 21 آبان 1396 ساعت: 18:25

توضیحات  آخره داستانه ببخشید دیر شد در طول راه لیتوک و هان گنگ و سونگمین تقریبا کل زندگیشون رو برای هم تعریف کردند. اما سونهی فقط گوش میداد و هر از گاهی ، سوالی میپرسید.   سونگمین: -بچه ها شماها نظرتون راجب کوییدیچ *1* چیه؟   سونهی آروم گفت: -به نظر من یکم پسرونست.ترجیه میدم بجای دیدنش درس ها رو مرور کنم.   هان گنگ نیشخندی زد و گفت: -من میخوام دروازه بان شم!نگهبانی از سه تا دروازه درمقا لیتوک...ادامه مطلب
ما را در سایت لیتوک دنبال می کنید

برچسب : کوییدیچ, نویسنده : 5leeteukangele بازدید : 123 تاريخ : سه شنبه 28 شهريور 1396 ساعت: 22:37

سلام جیگرابا یه تک شات خدمت رسیدماونم بعد روزها غیبتقول دادم بعد عروسی جبران کنم و حتما اینکارو میکنم.برید ادامه  نام تک شات : یکمی تنوع! ۱۸+کاپل : توکچولآنروز از همان ابتدای صبح که از خواب بیدار شده بود احساس خوبی داشت.کلا تمام روزهای تعطیل چنین حسی داشت...روزهایی که فارغ و آسوده از برنامه هایش میتوانست به کارهایی که دوست داشت بپردازد و یا با کسانی که دوستشان داشت وقت بگذراند.خوشحال و قبراق از تخ لیتوک...ادامه مطلب
ما را در سایت لیتوک دنبال می کنید

برچسب : توکچول,یکمی,تنوع, نویسنده : 5leeteukangele بازدید : 167 تاريخ : سه شنبه 28 شهريور 1396 ساعت: 22:37

سعلام ^_^اینم لاست دریم خدمتتون ک میخام ادامه ش بدم ^_^مرسی ک پیگیر بودین فک نمی کردم انقده خوشتون بیاد =|و این ک دیگه انصافا اون همه خواستینش کامنتاشم ب حد نساب برسونین |:اگ همکاری کنین قول میدم هر روز یا ی روز در میون آپش  کنم ک تا آخر شهریور تموم شه..مرسی برین ادامه خدافس |:..11..واقعا نمی دونستم چی باید جوابشو بدم..تو آموزشگاه زمان از دستم در رفته بود و قطعا نمی تونستم بهش بگم کجا بودم..از اون لیتوک...ادامه مطلب
ما را در سایت لیتوک دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : 5leeteukangele بازدید : 128 تاريخ : سه شنبه 28 شهريور 1396 ساعت: 22:37

صلاممممم *_*یوهاهاها الوعده وفا ^_^اینم پارت بعدیدعا کنین همین جوری جو گیر بمونم مث اسب بکوب بنویسم :D راسدی مرسی عز کامنتای کمتون ولی من می نویسم |:ولی درباره روند داستان یکم نطری بدین حدسی بزنین من ذوق کنم |:مرسی خدافس ^_^12چند روزی از اون مهمونی می گذره..همه چیز به حالت عادی خودش برگشته بود..البته نه اونقدر عادی..از اون روز به خواسته ی شیوون هر شب پیشش می خوابیدم و اکثرا بدون اتفاق خاصی می گذشت لیتوک...ادامه مطلب
ما را در سایت لیتوک دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : 5leeteukangele بازدید : 113 تاريخ : سه شنبه 28 شهريور 1396 ساعت: 22:37

( وقفه افتادنش یهویی شد :"| ) 13لیتوک :کل روزو سرجام  _روی تخت شیوون_ درازکش موندم..کاری نداشتم که به خاطرش بلند شم..فکرمم بیشتر پیش رفتارای عجیب غریب شیوون از دیشب تا همین امروز صبح بود..اصلا شبیه شیوونی که می شناختم نبود..در واقع اصلا شبیه خودش نبود..می تونم به جرئت بگم اونی که دیدم یه نفر دیگه بود..ولی من دیشب م.ست بودم..شاید بیشترش توهمات خودم بود؟..ولی امروز چی؟..آیششششموهامو به هم ریختم تا ا لیتوک...ادامه مطلب
ما را در سایت لیتوک دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : 5leeteukangele بازدید : 130 تاريخ : سه شنبه 28 شهريور 1396 ساعت: 22:37

سوری بابت دیر اپیدنم   قسمت هجدهم: گوشی اش را برای خواندن پیامکی که چند لحظه ی قبل برایش رسیده بود از جیبش بیرون آورد و  چهره اش با دیدن نام ارسال کننده درهم رفت. این تقریبا دهمین پیامکی بود که آن‌شب دونگهه برایش فرستاده بود! و تمامی آنها بدون استثنا اشعار عاشقانه اما کاملا بچه گانه بودند! لیتوک پوزخندی زد واقعا این بچه دبیرستانی پیش خودش چه فکر کرده بود که اسم این احساس لحظه ای اش را عشق گذاشته لیتوک...ادامه مطلب
ما را در سایت لیتوک دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : 5leeteukangele بازدید : 181 تاريخ : پنجشنبه 9 شهريور 1396 ساعت: 12:15

سلام این قسمت یه خورده کمه مدیونید فکر کنید به زور می‌خوام بیست قسمتش کنم واسه چهار قسمت آخر لازمه یکم فکر کنم. ایشا... هفته ی دیگه پرونده ی این فیک هم بسته میشه.   قسمت شانزدهم: دو روزی از حرکت سپاه اسپارت میگذشت...قرار بود این سپاه در مرزهای روم به سپاه آماده و درحال جنگ اتن بپیوندد و آنها تقویت و پشتبانی کند. در این چند روزه اسپارتی ها برای استراحت و تجدید قوا شبها اتراق و روزها به حرکت لیتوک...ادامه مطلب
ما را در سایت لیتوک دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : 5leeteukangele بازدید : 185 تاريخ : پنجشنبه 9 شهريور 1396 ساعت: 12:15