توضیحات آخره داستانه
ببخشید دیر شد
در طول راه لیتوک و هان گنگ و سونگمین تقریبا کل زندگیشون رو برای هم تعریف کردند.اما سونهی فقط گوش میداد و هر از گاهی ، سوالی میپرسید.
سونگمین:
-بچه ها شماها نظرتون راجب کوییدیچ *1* چیه؟
سونهی آروم گفت:
-به نظر من یکم پسرونست.ترجیه میدم بجای دیدنش درس ها رو مرور کنم.
هان گنگ نیشخندی زد و گفت:
-من میخوام دروازه بان شم!نگهبانی از سه تا دروازه درمقابل سه تا مهاجم به آسونی آب خوردنه!
لیتوک گردنبندش که صد در صد اولین گوی ذرینش بود را نشان داد و گفت:
-همیشه جستجوگر بودنو دوست داشتم*2*!فکر کن!کسی که کارش اندازه 15 تا گل امتیاز داره و تقریبا برد تیم به وجودش بستست!*3*
سونگمین لبخندی به دوستاش زد:
-منم قول میدم سونهی نونا رو بزارم در آرامش درس بخونه و بیام شمارو تشویق کنم!
نه!
انگار این 4 نفر واقعا قرار بود صمیمی تر شوند!
بعد از زمانی بلاخره به هاگوارتز *4* رسیدند.
سوار قایق شدند و به توضیحات گوش دادند. *5*
بلاخره به خود ساختمون رسیدند.
همه با چمدون توی سالن ایستادند چون نه خوابگاهی برای گذاشت چمدون داشتند و نه میزی برای نشستن. *6*
برای اولین بار توی کل تاریخ هاگوارتز ، گروه بندی رو تفکیک جنسیتی کردن!
یعنی ساحره ها و جادوگر ها توی صف های جدا ایستادند!
همه با ورود کلاه گروهبندی ساکت شدند و به کلاه چشم دوختند *7*
نگاه ها میچرخید.
البته نه همه نگاه ها!
شیوون و سه دختر خانواده چوی فقط با غرور به جلو نگاه میکردند.
بعد از اتمام آواز ، اول دختر ها برای گروه بندی راهی شدند.
مدیر.لی سومان.لیست رو دستش گرفت:
-یوران
یوران با استرس نشست و کلاه رو روی سرش گذاشت.
کلاه فریاد زد:
-هافل پاف!*8*
زرد پوشان هافل به ترتیب به یوران ، سومی و جین مین خوش آمد گفتند.
یورا ، آتی و آریانا هم به جعم آبی پوشان ریونکلاو پیوستند
نگاه لیتوک و هان گنگ و سونگمین روی سونهی موند.
هر ثانیه منتظر فریاد ریونکلاو کلاه بودند اما..:
-گریفندور!
سونهی!
ساحره کرم کتاب!
مهم ترین خصوصیتش هوشش نیست و…شجاعتشه؟
به هر حال..
سونهی همراه با مومو و دارا به جعم قرمزپوشان افزوده شدند
تنها ساحره ها دختران خانواده چوی بودند که بی لحضه ای تردید ،هر سه سبز پوش شدند!
بعد ، زمان جادوگر ها رسید!
قرمز پوش ها وونهو ، چانیول ، هیچول ،کیوهیون ، لی ، سهون و وی رو پشت میزشون دیدند.
لیتوک ، هان گنگ ، سونگمین ، هنری ، سوهو ، شیومین ، ته مین و تن هم آبی پوش شدند!
شیوون ، دونگه ، بکهیون ، کانگین ، کای ، کریس ، لوهان و ته یونگ هم بی لحضه ای شک سر میز اثیل زاده ها نشستند.
و طبق گفته خود هالگا *9* ریووک ، اینهیوک ، شین دونگ ، یسونگ ، تاعو ، جن ، جه جونگ و مینهو هم زرد پوش شدند
تنها فکر لیتوک و هان گنگ و سونگمین این بود که چه زمان هایی میتونند دوست گریفندوریشون رو ببینند!
توضیحاتی برای هری پاتر نخون ها:
1:بازی با هفت بازیکن در هر تیم که شامل یک جستجوگر.یک دروازه بان.دو مدافع و سه مهاجمه و چهار تا توب شامل کوافل ،اسنیج و دوتا بلوجر داره و در هر طرف سه تا دروازه داره!
2:کسی که گوی ذرین رو میگیره
3:هر گل 10 امتیاز داره و گرفتن گوی ذرین 150 امتیاز!تا وقتی یکی از تیم ها گوی ذرین رو نگیره بازی تموم نمیشه!
4:بزرگ ترین مدرسه جادوگری انگلستان.ولی داستان ما تو شعبه سئولشه!
5:دور مدرسه یا جنگل ممنوعست و یا آب!سال اولیا با قایق و از راه آب میرند!سال دومیا رو فصل بعد بخونین!
6:تا وقتی گروه بندی نشدن ندارن دیگه!بعد میرن سر میز و توی خوابگاه خودشون!کلا پنج تا میزه پنج تا خوابگاه ک چارتاش برا جادو آموزاست یکیش برا اساتید!
7:ی کلاهی هست اول سال شعر میخونه و وقتی میزارنش روی سرشون گروهشون رو مشخص میکنه!
8:چهار گروه شامل هافل پاف (مهربان ها-زرد)ریونکلاو(باهوش ها-آبی)گریفندور(شجاع ها-قرمز)و اسلیترین (اثیل ها-سبز)
9:موسس چهار گروه:هالگا هافل پاف.ریونا ریونکلاو.گودریک گریفندور و سالازار اسلیترین
حرف هالگا این بود که همه رو قبول میکنه و مثل بقیه شرط (شجاعت-هوش و اثالت)نمیگذاره!
هرکسی رو خواستید ببینید (به هر دلیلی!نشناختن یا داشتن عکس یا هرچی!) بگید تا توی قسمت بعد عکساشون رو بزارم!
لیتوک...برچسب : کوییدیچ, نویسنده : 5leeteukangele بازدید : 125